Search

موضوع مورد نظر خود را انتخاب کنید

انتخاب فصل

لیلا خانم از این‌که زن نخست‌وزیر شده‌اید خوشحالید؟ خوشحال؟ ابدا... زن نخست‌ وزیر بودن هیچ‌گونه محسناتی ندارد که دلم را به آن خوش بکنم. امیر هر کار دیگری هم داشت، هم خودش راحت‌تر بود هم حقوق بیش‌تری می‌گرفت. لیلا که خیلی قبل تر از انقلاب سال ۱۳۵۷ کشور رو ترک کرده بود، چند روز بعد از انقلاب خانه اش مصادره میشه. عمارتی که روزگاری شاهد عشق و عاشقی لیلا و هویدا بود، بعدها به محل زندگی آقای هاشمی رفسنجانی تبدیل میشه... .
تو دفتر روزنگاری که از فریدون باقی مونده، اون تقریبا هر چیزی رو بین سال‌های ۶۲ تا اواخر سال ۶۴ توش نوشته. البته روزنگارهای دیگه ای هم فریدون داشته. اما تو اون دفترچه، گفته که وقتی به آمریکا نقل مکان کرده، چند وقتی رو با یکی از دوستاش و سگش بلاکی زندگی میکرده. برخلاف دفترچه روزنگار اول، این دفترچه کم حوصله و درگیر مسائل روزمره زندگیه، که حاصلش یک سری جملات کوتاه، ناخوانا و بریده، و از سر ملال زدگیه. ملالی که نهایتا سرنوشت فریدون رو به شهر بن، شهری کنار رود راین، تو غرب آلمان میرسونه... .
عزیزان سلام. امیدوارم حالتون خوب باشه و هر جا هستید موفق باشید. این قسمت ۳۱ پادکست راوکده نیست. اومدم از یک زیرساخت، از یک امکان جدید تو راوکده باهاتون صحبت کنم و این خبر خوب رو بهتون برسونم! میدونید که پادکست راوکده قراره واسه همیشه رایگان بمونه. اما از این به بعد، دو یا سه هفته زودتر برخی اپیزودهای جدید رو به شکل یک اکران خصوصی منتشر می کنیم که با پرداخت یک مبلغ مختصر میتونید از طریق فروشگاه راوکده بهش دست پیدا کنید. با زیرساخت جدیدی که راه اندازی کردیم، حالا دیگه علاقمندان رواکده میتونن با خرید اپیزودهای منتخب پیش رو، ماجراها رو زودتر از بقیه بشنون! البته بعد از گذر از اون زمانی که اعلام کردیم، اپیزودها مثل قبل، و تو زمان خودش به رایگان منتشر میشه و در اختیار عموم قرار میگیره. 
وقتی که روز شانزدهم مرداد سال ۱۳۷۱ پلیس شهر بن آلمان، جسد سلاخی شده فریدون فرخزاد رو تو آپارتمان شخصیش پیدا میکنه، احتمالا چهار/پنج روزی از قتلش میگذشته. طبق نظر پزشکی قانونی و نتایج کالبدشکافی، زمان قتل فریدون بین نهم تا پانزدهم مرداد سال ۱۳۷۱ بوده. به خاطر حرارت ناشی از روشن گذاشتن عمدی اجاق آشپزخانه توسط قاتلانش، اونم تو گرمای تابستون اون سال، فاسد شدن جسد زودتر از حالت عادی شروع شده بود، طوری که میگن حتی تشخیص چهره‌ش تقریبا غیر ممکن بود... .
صبح روز ۱۸ فروردین سال ۱۳۵۸، محاکمه دوم هویدا برگزار میشه. این جلسه آخرین دقایق زندگی امیرعباس هویداست، که تبدیل میشه به یکی از بزرگترین معماهای تاریخ معاصر ایران. شما در این قسمت تو دادگاه دوم هویدا نشستید و روند دادگاه رو نظاره می کنید.
عزیزان سلام. امیدوارم حالتون خوب باشه و هر جا هستید موفق باشید. این قسمت ۲۹ پادکست راوکده نیست. اومدم از یک زیرساخت، از یک امکان جدید تو راوکده باهاتون صحبت کنم و این خبر خوب رو بهتون برسونم! میدونید که پادکست راوکده قراره واسه همیشه رایگان بمونه. اما از این به بعد، دو یا سه هفته زودتر برخی اپیزودهای جدید رو به شکل یک اکران خصوصی منتشر می کنیم که با پرداخت یک مبلغ مختصر میتونید بهش دست پیدا کنید. با زیرساخت جدیدی که براتون راه اندازی کردیم، حالا دیگه علاقمندان رواکده میتونن با خرید اپیزودهای پیش رو، ماجراها رو زودتر از بقیه بشنون! البته بعد از گذر از اون زمانی که اعلام کردیم، اپیزودها مثل قبل، و تو زمان خودش به رایگان منتشر میشه و در اختیار عموم قرار میگیره. 
اواسط مرداد سال ۵۶ به هویدا پیام میدن که باید واسه یک دیداری خصوصی با محمدرضا شاه، به شهر نوشهر مازندران بره. تو اون جلسه قرار بود اون نابسامانی اقتصادی که بوجود اومده بود بررسی بشه. تو همون جلسه بود که هویدا متوجه نارضایتی عمیق شاه از عملکرد دولت میشه و همین هم کار رو واسه هویدا آسون میکنه و تو همون جلسه جرات پیدا میکنه، تا از شاه اجازه بگیره که از سمت نخست وزیری کنار بکشه… .
ششم بهمن سال ۱۳۴۳ بود که با علنی شدن خبر ترور حسنعلی منصور، هویدا رو واسه برگزاری یک جلسه اضطراری، به کاخ مرمر دعوت می‌کنند. هویدا اون زمان وزیر دارایی و یکی از نزدیک‌ترین آدمهای دور و بر منصور بود. تو این جلسه قرار بود جانشینی موقتی واسه نخست وزیر ترور شده پیشنهاد داده بشه… .
تو یادداشت های شخصی امیر عباس هویدا که بعدا به عنوان کتابچه خاطراتش منتشر شده اومده که، درست چند ماه بعد از اینکه صدای توپ‌های جنگ اول بین‌المللی خاموش میشه امیر عباس تو تهران، تو یه خانواده متوسط به دنیا میاد. اون میگه پدرش یه آدم تحصیل کرده و مامور دولت بود و مادرشم خانه‌دار بود و به بچه ها میرسید. وقتی امیر عباس به دنیا میاد، مادربزرگش از رو طاقچه خونشون قرآن رو برمیداره و تاریخ تولد اون رو تو صفحه سفید قبل از سوره حمد یادداشت میکنه. طبق اون دست نوشته هویدا، قبل از غروب آفتاب یک روز سرد زمستونی به سال ۱۲۹۸ متولد شده.